رهگذر آشنا
(R)-(P)
و عشق آن لحظه معنا پیدا میکند که
همدمت اجازه بوسیدن دهد
و تو با نهایت عشقی که در دل داری
بوسه بر پیشانی معشوقه ات بزنی !!!!
دلم حال و هوای تو روا پیدا کرده
حال و هوای بوییدن عطر دل انگیز وجودت
حال و هوای بوسه زدم بر سجده گاهت
تنها دلخوشی من همین تفکرات خیالی است
حیف که به حقیقت نمی پیوندد
آرزوی خوشبختی برایت میکنم....!
نظرات شما عزیزان: رها
![]() ساعت7:38---9 بهمن 1392
شاید تو
از شعرهای من چیزی نفهمی اما… شعرهای من… خیلی خوب تو را می فهمند … پاسخ:افرین مرسی پاسخ:اگر بهت نگفتم خدا حافظ چون قرار نبود که جای برم و فقط هم بخاطر چیزی برنگشتم بودم قبلا هم گفتم چرا برگشتم حالا هم خونه هام گذاشتم واسه فروش با خانومم اشتی کردم و خیلی هم دور نیست که زنگیمو بر میدارم واسه همیشه جای میام که متلق به اونجام شاید تو ازم متنفر باشی ولی من رو حرفم موندم بخاطر قولی که به خودم و ... دادم اگه تو پا بند عشقه من نباشی ولی من هنوزم که هنوزه عشقم همون عشقیه که هنوزم دوسش دارم من تورو تو دلم دارم و اینم از رویا بیرون میارم و به واقعیتش میکنم پس سربه سرم نظر که فقط خودتو دس به سر میکنی بای عشقم |
About
به وبلاگ من خوش آمدید
Home
|